عشق خوناشام💀🩸 فصل دوم [3]
عشق خوناشام💀🩸 فصل دوم [3]
◇~~~~◇~~~~◇~~~~◇~~~~~◇~~~~~◇~~~
فردا صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم خیلی هیجان داشتم چمدون هامو بستم رفتم حموم موهامو شستم اما زیاد زیر آب داغ موندمرنگ پایین موهام همون حالت بنفش قرمز موند و احتمالا هم تا ی هفته ای بمونه اما اشکالی نداره قشنگه نهار خوردم چمدونمو برداشتم ساعت ۳ بود لباسامو پوشیدم ی میکاپ لایت و کیوت کردم و کوک اومد دنبالم رفتیم سمت فرود گاه توی ماشین کلی حرف زدیم و خندیدیم تا رسیدیم به فرود گاه مثله اینکه مامان باباشون پرواز جدا داشتن نشسته بودیم منتظر بودیم گیتو باز کنن لم داده بود به کوک و تو گوشیم میگشتم
کوک:موهات قشنگ شده
ا.ت:چی
کوک:مو هات قشنگ شده
ا.ت:مرسی
کوک:ا.ت باید ی چیزیو بهت بگم
ا.ت:چی بگو
کوک:من یه دختر عمو دارم
ا.ت:خب...
کوک:ما قبلا با هم بودیم و وقتی رسیدیم اونجا ممکنه که خودشو به من ...میدونی ولی لطفا تو اعصبانی نشو باشه
یکم شکه شدم از حرفش ولی سرمو تکون دادم یکم بعد بلاخره پرواز ما بود رفتیم و سوار هوا پیما شدیم
...
اسلایو اول موهای ا.ت اسلاید دوم لباس
◇~~~~◇~~~~◇~~~~◇~~~~~◇~~~~~◇~~~
فردا صبح خیلی زود از خواب بیدار شدم خیلی هیجان داشتم چمدون هامو بستم رفتم حموم موهامو شستم اما زیاد زیر آب داغ موندمرنگ پایین موهام همون حالت بنفش قرمز موند و احتمالا هم تا ی هفته ای بمونه اما اشکالی نداره قشنگه نهار خوردم چمدونمو برداشتم ساعت ۳ بود لباسامو پوشیدم ی میکاپ لایت و کیوت کردم و کوک اومد دنبالم رفتیم سمت فرود گاه توی ماشین کلی حرف زدیم و خندیدیم تا رسیدیم به فرود گاه مثله اینکه مامان باباشون پرواز جدا داشتن نشسته بودیم منتظر بودیم گیتو باز کنن لم داده بود به کوک و تو گوشیم میگشتم
کوک:موهات قشنگ شده
ا.ت:چی
کوک:مو هات قشنگ شده
ا.ت:مرسی
کوک:ا.ت باید ی چیزیو بهت بگم
ا.ت:چی بگو
کوک:من یه دختر عمو دارم
ا.ت:خب...
کوک:ما قبلا با هم بودیم و وقتی رسیدیم اونجا ممکنه که خودشو به من ...میدونی ولی لطفا تو اعصبانی نشو باشه
یکم شکه شدم از حرفش ولی سرمو تکون دادم یکم بعد بلاخره پرواز ما بود رفتیم و سوار هوا پیما شدیم
...
اسلایو اول موهای ا.ت اسلاید دوم لباس
۱.۴k
۰۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.